مناقبخوانی هنری است که ایرانیها برایش خون دادند
تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۶۸۸۷۶
به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب، نشست رونمایی آلبوم «مناقبخوانی در ایران» امروز ۲۰ شهریورماه با حضور هوشنگ جاوید (گردآوردنده آلبوم «مناقبخوانی در ایران») و میلاد عرفانپور، مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری در سالن سلمان هراتی برگزار شد.
میلاد عرفانپور در این جلسه اظهار کرد: مرکز موسیقی حوزه هنری همواره یکی از رویکردهایش طی سالیان گذشته، تلاش در جهت حفظ مواریث موسیقایی و گنجینههای ارزشمند این سرزمین بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی حوزه هنری را نهاد تلاشگر در زمینه پژوهشهای موسیقی، برگزاری رویدادها و تولیدات هنری معرفی کرد و افزود: در دوره مدیریت مرکز موسیقی حوزه هنری تلاش دارم که به رغم محدودیتها و مشکلات، از هنرمندان موثر و استادان جریانساز موسیقی نواحی حمایت کنم.
مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری از جمله افراد موثر در حفظ هویت موسیقایی را هوشنگ جاوید دانست و گفت: این هنرمند زحمات گستردهای در حوزه هنری متحمل شده که در قالب کتاب و آلبوم منتشر شده است. هوشنگ جاوید خاطرات خوب و جریانسازی داشته که منشا برکات بسیار زیادی بوده است.
وی همچنین با اشاره به سختیهای پژوهش موسیقی و معدود افردی که برای حفظ مواریث موسیقایی تلاش میکنند اعلام کرد: «مناقب خوانی در ایران» آلبومی است که خیلی از هنرمندانی که در این آلبوم اثر دارند، امروز پیش ما نیستند. این در حالی است که شاید تعداد افرادی که فرصتها را مغتنم بشمارند و قدر هنرمندان قدیمی و ساکن مناطق دورافتاده را بشناسند به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد و هوشنگ جاوید جزو طلایهداران این جریان است.
حمایت از تولید آثار هنری
عرفانپور در بخش دیگری از سخنانش از اینکه بجز آلبوم «مناقب خوانی» آثار دیگری از هوشنگ جاوید در مسیر نشر قرار دارد خبر داد و افزود: ما در مرکز موسیقی حوزه هنری تلاش داریم که مسیر حمایت از تولیدات هنری را ادامه دهیم و هرجا احساس کنیم چه با در اختیار قرار دادن استودیو و چه نشر اثر، گامی در جهت تولید و حفظ تولیدات موسیقایی برداریم.
انتشار بیش از ۲۰ اثر بعد از ماه صفر
وی تاکید کرد: تولیدات در حوزه موسیقی سنتی، تلفیقی و پاپ معمولا جزو برنامههای مرکز موسیقی حوزه هنری بوده و اکنون بیش از ۲۰ اثر آماده نشر است که بعد از ماه صفر منتشر خواهد شد. همچنین راه اندازی باشگاههای موسیقی، تجربه تازهای است که ما برای پرورش نسل جدیدی از هنرمندان موسیقی در حوزه ترانهسرایی، خوانندگی و موسیقی آغاز کردهایم.
هوشنگ جاوید گردآورنده آلبوم «مناقبخوانی در ایران» نیز در این نشست گفت: از یک هفته گذشته، هربار که تِرَکهای این آلبوم را نگاه کردم بغض کردهام و گریه کردهام؛ من از این آلبوم خاطرات زیادی دارم که هم تلخ هستند و هم شیرین.
اقیانوسی از موسیقی آیینی
وی در تشریح روند پژوهش در حوزه مناقبخوانی گفت: از زمان جشنواره نینوازان در سال ۱۳۶۸ به حوزه هنری آمدم. آن زمان تازه مرکز شنیداری تاسیس شده بود و افرادی مثل محمدجلیل عندلیبی، رضا مهدوی و میرعلینقی برای کمک آمدند تا بتوانیم کاری در حوزه موسیقی نواحی انجام دهیم، چراکه وظیفه حوزه هنری الگوسازی برای جامعه و دستگاههای فرهنگی بود. نتیجه دوسال رفت و آمدها هم پرداختن به موسیقی نواحی به صورت شاخه به شاخه با یاریهای علی معلم شد و در نهایت بنیاد علمی پژوهشی جشنوارههای مربوط به موسیقی نواحی پس از انقلاب اسلامی با «نینوازان» گذاشته شد و من در خلال جشنواره متوجه شدم که به قدری موضوعات زیاد است که نمیتوان به عنوان موسیقی ساده به آن پرداخت؛ بنابراین با همکاری افرادی چون مرحوم شیرازی و زندهیاد روح الامینی به دنبال موسیقی آیینی رفتم و ۱۰ سال درباره اینکه آیینها در ایران چه شکلی دارند و موسیقی چقدر مربوط به این آیینهاست پژوهش کردم. وقتی جلوتر رفتم دیدم موسیقی آیینی اقیانوسی است که هیچ چیزی از آن نمیدانیم و حتی شناکردن در این اقیانوس را هم بلد نیستیم.
ایرانی همواره با آیین زندگی کرده
وی در بازگویی نتایج بخشی از پژوهشهایش در حوزه موسیقی آیینی گفت: یکی از شاخههای موسیقی آیینی ما، موسیقی قدسی، آیینی، مذهبی است و موسیقی آیینی فقط دینی و مذهبی نیست.
ایرانی همواره با آیین زندگی کرده و باید این شاخههای آیینی را بپذیرد و بداند که در موسیقی آیینی مذهب و دین و نگرشهای باورمندانه و معنوی هم جاری است و در این میان مسئله مهم این است که فهم ما باید به کار آید و با فرهنگسازی کاربرد و نقش آنها را به جامعه منتقل کنیم.
وی ادامه داد: در هیچ قومی جشنی وجود ندارد که نامی از خدا، پیغمبر و ائمه در آن برده نشود، برای مثال در عروسیها، عاشقها دعوت میشوند، بسم اللهخوانی و حمدخوانی میکنند و بعد مدح خوانی انجام میشود و بعد افراد عاشقانهخوانی میکنند. ایرانی در طول قرنها یادگرفته چه در سوگ و چه در صور به یاد خدا باشند و این خیلی زیباست.
مناقبخوانی هنری که ایرانیها برایش خون دادهاند
جاوید همچنین به اشتراکات موسیقایی ایران با کشورهای همسایه چون تاجیکستان اشاره و درباره مناقبخوانی تاکید کرد: مناقبخوانی هنر سادهای نیست، هنری است که ایرانیها برایش خون دادهاند و شهید دادهاند، چراکه مناقبخوانان آداب ایرانی را با آیینهای دینی آمیخته بودند، برای مثال بالابردن دست و دعاکردن از آداب ایرانیهاست که در ادامه به مراسم دینی ورود پیدا کرد. تا جایی که در دورهای از سوی حاکمی در بغداد، بالا بردن دست هنگام دعا ممنوع و با برخورد تند و حتی قطع دست مواجه شد.
این پژوهشگر موسیقی همچنین به قدرت مناقبان و عملکرد همچون رسانه آنها و غلوهایی که در اشعارشان داشتهاند پرداخت و اعلام کرد: اینکه حقیقت با خیالپردازی همراه شود و آواز به آن اضافه شود، مناقبخوانی نام دارد. ما در ایران شاعری نداریم که شعر گفته باشد و مناقب نداشته باشد و در این بین عدهای در نحلههای فلسفی مناقبی بسیار جالبی دارند.
تاریخچه مناقبخوانی
وی شکلگیری هنرهایی چون شمایلخوانی و پردهخوانی را از راه مناقبخوانی دانست و خاطرنشان کرد: در دوره محمود غزنوی، شاعری شعری درباره پیامبر سرود و سلطان محمود دستور داد که از روی این شعر یک چهره کشیده شود و همین شعر توسط اهل سنت در منطقه جنوب خراسان با نام «شمایل پیامبر» هنوز خوانده میشود. در حقیقت از قرن ۷ بسیاری از شاعران گرایش به ائمه پیدا کردند و مناقبسرایی برای امامان تا امروز ادامه پیدا کرد. با آغاز حکومت پهلوی و با منع آیینهای مذهبی، ریشه مناقبخوانان کنده شد و آنها در چند قالب هنری مثل پردهخوانی، معرکهگیری، شمایلخوانی و ذاکران مناقبخوانی کردند.
جاوید مناقبخوانی را هنری معرفی کرد که اصول و مراحل متعددی دارد و به واسطه آن بسیاری از تعالیم دینی و نهی منکر انجام میشده که همین امر نشان از متفکر بودن نیاکان است.
تنها صداست که میماند
وی همچنین به کتاب مناقبخوانی (موسیقی قدسی، مذهبی و آیینی ایران) اشاره کرد و گفت: آلبوم مناقب خوانی در ایران در حالی به همت میلاد عرفانپور مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری که هنر بومی را خوب میشناسد منتشر شد که متاسفانه امروز ما اساتید زیادی در این حوزه را از دست دادهایم. ۱۴ نفر از اساتید این حوزه که در آلبوم حضور دارند درگذشتهاند و اگر اثری مانده همین صداهایشان است و به همین علت است که میگویم تنها صداست که میماند.
وی افزود: از بین ۵ یا ۶ استاد مناقبخوان باقیمانده نیز، اکبر درویش بلبل آلزایمر گرفته و در خانه افتاده و کسی به او سر نمیزند و این در حالی است که وی بهترین مناقب خوان ایران در یزد بود. صمد حبیبی هم بر اثر سکته مغزی در دوره کرونا خانهنشین است و چندان قدرت صدای قبلی را ندارد. رضا آقامحمدکدخدا به عنوان آخرین غزلخوان باقی مانده از نسل گذشته است و تنها جلال زند سلیمی، ابوالفضل صدیق و عیدی شکاری مناقب خوانی میکنند.
ثبت جهانی مناقبخوانی
وی در بخش بعدی سخنانش پیشنهاد ثبت ملی مناقب خوانی به عنوان میراث موسیقی ایران و تشکیل پرونده آن برای ثبت جهانی در یونسکو را مطرح کرد.
جاوید تاکید کرد: حوزه هنری مجموعه قوی از موسیقی نواحی ایران را در اختیار دارد و میتواند به عنوان ارگان مربوط به موسیقی نواحی عمل کند. همچنین امیدوار هستم که مجله «مقام» که تنها پایگاه سخن هنرمندان نواحی بود مجددا راهاندازی شود.
در پایان این جلسه میلاد عرفانپور مدیر دفتر موسیقی حوزه هنری در پاسخ به سوال خبرنگاران مبنی بر افزایش تولیدات هنری اظهار کرد: در سند ملی موسیقی که بعد سالها به زودی تصویب میشود اشارات خوبی به حفظ میراث موسیقی نواحی و هنرمندان این حوزه شده که همین امر زمینهساز گسترش تولیدات موسیقایی خواهد بود.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر کارگاههای زندهنگاه داشتن مناقبخوانی گفت: ما برای تداوم نسخه تازهتر مناقبخوانی تلاش میکنیم و به پرورش نسلهای تازهتر امیدوار هستیم. مناقبخوانی نیاز به انگیزهبخشی به جوانان دارد که به این سمت بیایند و باید راه و روش آن را پیدا کنیم.
هوشنگ جاوید گردآورنده آبوم «مناقبخوانی در ایران» نیز اظهار کرد: ما کارمان را زمانی که هنرمندان افغانستانی به ایران پناهنده شدند شروع کردیم، گروهی در خراسان تشکیل دادیم که از روی مناقب رضوی آلبومی تحت عنوان «قول و قبول» تولید کردیم که آفرینشهای آستان قدس آن را اجرا کرد روی موسیقی قوالی.
وی تاکید کرد: مناقبخوانی یک موضوعیت در موسیقی ایرانی است خودش موسیقی خاص ندارد چون از گوشهها و متنهای موسیقی ایرانی بهره گیری کرده است. همچنین یکی دیگر از حافظان موسیقی ردیف و دستگاه ما است خیلیها هنر شبیه خوانی را مثال می زنند اینطور شبیهخوانی، مناقبخوانی و نقدخوانی هم هست و حتی روضهخوانی، مولودیخوانی بخش ریتمیک را خوب حفظ کردند مانند مولودیخوانی یزد. تمام این شاخهها دست به دست هم دادند تا موسیقی ایرانی را حفظ کنند و همینجا است که همه هنرها اهمیت پیدا میکنند.
وی در پایان این نشست واژه مناقب را ستایش معنا کرد و افزود: مناقبخوانی پیش از اسلام همان ستایشگری و ستایش پاکان و نیاکان بوده و پس از اسلام ویژه ائمه میشود.
انتهای پیام/
منبع: تقریب
کلیدواژه: مناقب خوانی هنری یونسکو مرکز موسیقی حوزه هنری مناقب خوانی در ایران میلاد عرفانپور موسیقی نواحی موسیقی آیینی موسیقی ایران هوشنگ جاوید ایرانی ها آیین ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۶۸۸۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتالله درچهای از آخرین فروغهای حوزه کهن اصفهان بود
یک اصفهان شناس گفت: علامه درچهای به شدت به روضهخوانی اعتقاد داشت و در این راستا ارادت و اعتقاد وی به ولایت اهل بیت در پرتو عظمت توحید بوده است؛ سالها در منزل آیت الله درچهای در ماه محرم روضهخوانی برقرار بوده و باید گفت که آیتالله درچهای از آخرین فروغهای حوزه کهن اصفهان بوده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، حجتالاسلام علی محزونیه استاد حوزه و دانشگاه در دومین نشست بررسی ابعاد کلامی و اعتقادی آیت الله سید محمدباقر درچهای با اشاره به سه منش در مقام شناخت و وصف ولایت اهل بیت اظهار کرد: توصیه اهل بیت به طریق اعتدال است به این نحو که از غلو پرهیز شود و از طرف دیگر هم کسی در این زمینه عقب نماند و مرحوم آیت الله سید محمدباقر درچهای در دعوت به ولایت، منشی اعتدالی داشتند.
وی درباره شئون غلو افزود: یکی از مراتب غلو آن است که اهل بیت را جای خدا بنشانیم، مرتبه دیگر آنکه تدبیر و اداره جهان به جای خدا، به اهل بیت سپرده شود البته تعاریف غلو در مکاتب کلامی شیعه متفاوت است که ریشه آن به مبانی هستی شناسی و انسان شناسی میرسد. اگر فضائل اهل بیت را به دانههای یک تسبیح تشبیه کنیم، نخ اتصال آن باور به مجرای فیض بودن اهل بیت است که فهم این مطلب ما را از گرفتار شدن به غلو و تقصیر باز میدارد.
سخنران دیگر این مراسم محمدحسین ریاحی استاد تاریخ و اصفهانشناس بود که در وصف عظمت آیتالله درچهای اظهار کرد: آیتالله درچهای منشأ تحول بزرگی شد و شاگردان فراوانی از وی کسب فیض کردند؛ شخصیتهایی مانند شهید مدرس، آقا ضیا عراقی، سید جمال گلپایگانی، سید عبدالحسین طیب، میرزا علی آقا شیرازی، عالم نجف آبادی، محمدعلی مبارکه، شیخ محمود انصاری، حاج آقا رحیم ارباب، سید محمدرضا خراسانی، استاد همایی و بسیاری از فضلای دیگر از محضر ایشان بهرهها بردند و تحت تأثیر مسلک عملی استاد خود هم بودهاند، ذکر دو شاگرد او یعنی آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله سید حسین بروجردی کافی است تا ما به جایگاه وی پی ببریم.
وی در ادامه افزود: مرحوم همایی ذکر میکند که سیل وجوهات به سمت او میآمد اما آقای درچهای هیچ چشمداشتی به آنها و هیچ تعلقی به دنیا نداشت؛ بسیار اهل مراقبه و رعایت و تقوا بود و شخصیت این عالم، جامعیت بالایی داشته است.
این اصفهان شناس بیان کرد: علامه درچهای به شدت به روضه خوانی اعتقاد داشت و در این راستا ارادت و اعتقاد وی به ولایت اهل بیت در پرتو عظمت توحید بوده است؛ سالها در منزل آیت الله درچهای در ماه محرم روضه خوانی برقرار بوده و باید گفت که آیتالله درچهای از آخرین فروغهای حوزه کهن اصفهان بوده است.
سخنران پایانی این نشست تخصصی، حجتالاسلام سید محمدعلی موسوی امام جمعه شهر درچه بود که اشاره به حساسیت آیتالله درچهای نسبت به روضهخوانیِ صحیح اظهار کرد: سالها قبل کتابی با عنوان تخت فولاد، بدون ذکر نویسنده، که سراسر جعل و نسبتهای ناروا به آیتالله درچهای است منتشر شد. در دوران جوانی آیتالله مکارم شیرازی فرمودند این کتاب کار علی دشتی است و از من خواستند که در جواب این نوشتار، مقالهای بنویسم و بر این اساس با استناد به بزرگترهای فامیل، تحقیقاتم را کامل کردم و مقالهای نوشتم.
وی در ادامه با اشاره به وامداری آیتالله بروجردی به آیت الله درچهای افزود: آیتالله بروجردی در جوانی در زمینه وضو گرفتن وسواس داشت و آقای درچهای به او میگوید که پیش چشمش وضویی بگیرد، او هم بدون وسواس وضو میگیرد سپس دستور میدهد که با همین وضو نماز بخواند و آیت الله بروجردی بیان میکند با این قوت قلب، وسواس از سر من افتاد؛ آیتالله بروجردی میگفت هنگامی که از اصفهان به نجف رفتم، مجتهد شده بودم و درس آخوند خراسانی در نجف هم مبانی من را که نزد آیتالله درچهای فراگرفته بودم را تغییر نداد.
امام جمعه درچه با اشاره به همت آیتالله درچهای توضیح داد: وی در زمان مرجعیت روزانه ٧ ساعت مطالعه میکرد و دلیل این همه مطالعه پاسخ میداد که از من درخواست فتوا میشود، اگر روز قیامت به من بگویند فتوایی که دادی غلط است و چرا چنین کردی، من در پاسخ خواهم گفت خدایا من آن میزان که در توانم بود، تحقیق کردم و بیش از این دیگر نمیتوانستم.
حجتالاسلام موسوی افزود: آقای درچهای اگر میدید کسی بالای منبر مطلب خلافی میگوید همانجا به او تذکر میداد چرا که معتقد بود چون آن شخص انحراف را در جمع در دل مردم انداخته باید در همان میان مردم، اشتباهش بیان شود تا آن انحراف در ذهن مردم نماند و همین مطلب موجب میشد که بیماردلان با او دشمنی کنند.
وی گفت: شهید مدرس با حضورش در پای درس آیتالله درچهای، توانسته بود چندین جلد کتاب تقریرات بنویسد که هنوز چاپ نشده و ما نیز تا به امروز با بخشی از دستنوشتههای آیتالله درچهای توانستهایم ٢۶ جلد کتاب با عنوان میزان الفقاهه چاپ کنیم این در حالی است که مجلدات فقهی و اصولی آیتالله درچهای بسیار بیشتر از اینها است و هنوز چاپ نشده است.
امام جمعه درچه در پایان سخنانش درباره طرز وفات آیتالله درچهای بیان کرد: برادر مرحوم من آقای سید تقی درچهای در کتاب ستارهای از شرق، ١۶ دلیل نوشتهاند که علامه درچهای را شهید کردند همچنین حاج آقای صهری از علمای اصفهان بالای منبر فریاد میزدند که والله والله ایشان را شهید کردند.
کد خبر 748061